احساساتمان را بشناسيم
حساساتمان
را بشناسيم
�پارسال که ازدواج کردم هر کس به من ميرسيد، ميپرسيد همسرم را دوست دارم
يا نه. نميدانستم چه بگويم! واقعا عاشق بودم يا نه، هنوز هم نميدانم.
سعي کردم اين احساس را پيدا كنم تا دفعه بعد براي مردم جوابي داشته باشم
ولي فکر ميکنم هنوز هم آن احساس را پيدا نکردهام چون جوابي براي اين
سؤال ندارم.�
بررسيهاي روانشناسان نشان ميدهد شناختن احساس واقعيما نسبت به طرف
مقابل، مهمترين گام براي شروع زندگي موفق است. براي شناخت احساسهايمان،
در خلوت و تنهايي و دور از هر هياهويي به اين 4 موضوع صادقانه بينديشيم:
- به دقت به رابطهمان از گذشته تاكنون فکر کنيم. به نحوه آشناييمان،
ارتباطمان در اين مدت، راهي که تابهحال طي کردهايم، صحبتهايي که بين ما
رد و بدل شده و... فکر کنيم و ببينيم تا حالا چه کردهايم.
- براي چند روز بدون ارتباط با ديگران و کسي که طرف مورد نظر ماست، به
شرايطي که الان داريم فکر کنيم. ميتوانيم به وضعيت حال حاضر هر دويمان
نمره بدهيم. مثلا بعد از آشنايي با فرد مورد نظر چقدر در کارهايمان موفق
بودهايم يا اينکه بعد از اين آشنايي چقدر از برنامههايي که در زندگي
داشتهايم، دور شدهايم؟
- آينده را بررسي کنيم؛ به اين معني که با انتخاب او به عنوان زن يا شوهر،
چه آيندهاي در انتظار ما و حتي فرزندان ماست. مثلا آيا دختر يا پسري که
براي ازدواج انتخاب کردهام، ميتواند مادر يا پدر شايستهاي براي
فرزندانم باشد؟ با خودمان روراست باشيم. آينده از همين حالا مشخص است.
- فکر کنيم کسي که عاشق او هستيم، کنار ما نباشد؛ واقعا چه حسي داريم؟ اين
حس يا احساسها را روي کاغذ بنويسيم و چند بار بخوانيم تا به حقيقت آن پي
ببريم
.
دوشنبه 9 اسفند 1389 - 12:43:29 AM